زندگینامه حضرت امام حسن عسکری ( ع )
آپلود عکس

******************************

**********************************************************

******************************

 

 

زندگینامه حضرت امام حسن عسکری( ع )

******************************

**********************************************************

******************************

 

******************************

**********************************************************

******************************

شناخت مختصرى از زندگانى امام عسگرى ( ع (

مام عسکرى، یازدهمین پیشواى شیعیان، در سال 232 ه. ق چشم به جهان گشود. پدرش امام دهم، حضرت هادى-علیه السلام-و مادرش بانوى پارسا و شایسته، «حدیثه‏» ،است که برخى، از او بنام «سوسن‏» یاد کرده‏اند. این بانوى گرامى، از زنان نیکوکار و داراى بینش اسلامى بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکرى-علیه السلام-پناهگاه و نقطه اتکاى شیعیان در آن مقطع زمانى بسیار بحرانى و پر اضطراب بود .

از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در «سامراء» ، در محله «عسکر» سکونت (اجبارى) داشت، به همین جهت «عسکرى‏» نامیده مى‏شود. از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقى‏» و «زکى» و کینه‏اش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدت امامتش 6 سال و عمر شریفش 28 سال بود، در سال 260 ه به شهادت رسید و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.

******************************

**********************************************************

******************************

اخلاق 

احمد بن عبیدالله بن خاقان، چنان که خواهد آمد، درباره امام حسن عسکرى (ع) گفته است : در سر من راى، هیچ یک از علویان را ندیدم و نشناختم که بمانند حسن بن على بن محمد بن رضا (ع) باشد. و در آرامش و وقار و پارسایى و نجابت و بزرگوارى در نزد خاندانش و سلطان و تمام بنى‏هاشم نام کسى را بهتر از او نشنیدم. آنان وى را بر سالخوردگان خود مقدم مى‏داشتند و نیز همواره بر امیران و وزیران و نویسندگان مردم عامى و معمولى مقدم داشته مى‏شد. از هیچ یک از بنى‏هاشم و نیز امیران و نویسندگان و قاضیان و فقیهان و سایر مردمان درباره وى نپرسیدم جز آن که پى‏بردم آن حضرت در نزد مردم در غایت تجلیل و تعظیم و در جایگاهى والا قرار دارد و همه درباره او به نیکى یاد مى‏کنند و او را بر اهل بیت و مشایخش مقدم مى‏دارند. هیچ کس از دوستان و دشمنان آن حضرت را ندیدم جز آن که به نیکویى درباره آن حضرت سخن مى‏گفتند و او را مى‏ستودند.

همچنین پدر احمد بن عبیدالله در این باره گوید: اگر خلافت از خاندان بنى‏عباس بیرون شود هیچ کس از بنى‏هاشم را سزاوار خلافت نیست مگر حسن عسکرى (ع) . زیرا او با فضل و دانش و پارسایى و خویشتن‏دارى و زهد و عبادت و اخلاق پسندیده و نیکوییهایش استحقاق تصدى مقام خلافت را داراست.

******************************

**********************************************************

******************************

شهادت امام عسگرى ( ع ) و توطئه‏هاى بى‏ثمر

معتمد عباسى که همواره از محبوبیت و نفوذ معنوى امام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز بروز بیشتر مى‏شود و زندان و اختناق و مراقبت تاثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه مزورانه دیرینه متوسل شد و امام را پنهانى مسموم ساخت.

دانشمند نامدار جهان تشیع، «طبرسى‏» ، مى‏نویسد: بسیارى از دانشمندان ما گفته‏اند: امام عسکرى-علیه السلام-بر اثر مسمومیت‏به شهادت رسید، چنانکه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفته‏اند.«کفعمى‏» ، دانشمند معروف شیعه، مى‏گوید: او را «معتمد» مسموم ساخت و «محمد بن جریر بن رستم‏» ، از دانشمندان شیعى در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکرى-علیه السلام-در اثر مسمومیت‏به درجه شهادت رسید.

یکى از نشانه‏هاى شهادت امام توسط دربار عباسى، تحرکها و تلاشهاى فوق العاده‏اى بود که معتمد عباسى در روزهاى مسمومیت و شهادت امام، براى عادى جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد.

«ابن صباغ مالکى‏» ، یکى از دانشمندان اهل سنت، از قول «عبید الله بن خاقان‏» ، یکى از درباریان عباسى (که از احترام او نسبت‏به امام یاد کردیم) مى‏نویسد:

«... هنگام در گذشت ابو محمد حسن بن على عسکرى-علیه السلام-معتمد، خلیفه عباسى حال مخصوصى پیدا کرد که ما از آن‏شگفت زده شدیم و فکر نمى‏کردیم چنین حالى در او (که خلیفه وقت‏بود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتى «ابو محمد» (امام عسکرى) رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه از فقیهان دربارى بودند، به خانه او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابو محمد بمانند و هر چه روى مى‏دهد به او گزارش کنند، نیز عده‏اى را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به «قاضى بن بختیار» فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ابو محمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابو محمد سخت‏تر شده و بعید است‏بهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزى رحلت فرمود. وقتى خبر درگذشت آن حضرت پخش شد، سامراء به حرکت در آمد و سراپا فریاد و ناله گردید و بازارها تعطیل و مغازه‏ها بسته شد. بنى هاشم، دیوانیان، امراى لشکر، قاضیان شهر، شعرا، شهود و گواهان و سایر مردم براى شرکت در مراسم تشییع حرکت کردند، سامراء در آن روز یادآور صحنه یامت‏بود!

وقتى جنازه آماده دفن شد، خلیفه برادر خود، «عیسى بن متوکل‏» ، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامى که جنازه را براى نماز روى زمین گذاشتند، عیسى نزدیک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد. و به علویان و عباسیان و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و گفت: این «ابو محمد عسکرى‏» است که به مرگ طبیعى درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بوده‏اند! ! بعد روى جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند، و فرمان داد براى‏دفن ببرند... »

البته این نماز جنبه تشریفاتى داشت و طرحى بود که رژیم حاکم براى لوث کردن ماجراى شهادت امام ریخته بود و چنانکه در میان دانشمندان شیعه مشهور است، حضرت مهدى-عج-به طور خصوصى بر جنازه پدر بزرگوارش، امام عسکرى-علیه السلام-نماز گزارد.

******************************

**********************************************************

******************************

شاگردان 

سمعانى در انساب نوشته است: ابومحمد احمد بن ابراهیم بن هاشم طوسى بلاذرى حافظ قرآن و واعظ، در مکه از امام اهل بیت ابومحمد حسن بن على بن محمد بن على بن موسى رضا (ع) روایت نقل کرده است.

ابن شهر آشوب در مناقب گوید: از یاران موثق او على بن جعفر قیم ابوالحسن (ع) و ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى که پنج تن از امامان را درک کرده بود، و داود بن ابوزید نیشابورى و محمد بن على بن بلال و عبدالله بن جعفر حمیرى قمى و ابوعمر و عثمان بن سعید عمرى، زیات و سمان و اسحاق بن ربیع کوفى و ابوالقاسم جابر بن یزید فارسى و ابراهیم بن عبیدالله بن ابراهیم نیشابورى و از وکلاى آن حضرت محمد بن احمد بن جعفر و جعفر بن سهیل صیقل، این دو امامت پدر امام حسن عسکرى را نیز درک کرده بودند، و از اصحابش محمد بن حسن صفار و عبدوس عطا و سندى بن نیشابورى و ابوطالب حسن بن جعفر فأفاء و ابوالبخترى مودب ولد الحاج و دربان آن حضرت حسین بن روح نوبختى از آن حضرت روایت نقل کرده‏اند.

******************************

**********************************************************

******************************

******************************

**********************************************************

******************************

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
ارسال توسط س - م
آخرين مطالب